یاد یاران خیبری

شهدای بسیج مسجد اعظم امام خمینی ره

یاد یاران خیبری

شهدای بسیج مسجد اعظم امام خمینی ره

یاد یاران خیبری
شهدای بسیج مسجد اعظم امام خمینی (ره)

**********************************
پایــگاه مقاومـــت بـــسیــج شــــهدای خـــیبر
حوزه251علی بن ابیطالب(ع)- منطقه 17 تهران

**********************************
از کلیــه خانــواده معـزز شـــهدا ؛ دوســــتان و هـمرزمان شهــــدای مســجد تقاضا می گـردد هـــرگـونه مـطلب؛ وصـیت نامه ؛ زنــدگی نامه؛ عــکس ؛ خاطره و ... از شهدا را از طریق بخش نظرات در اختیار سایت قرار دهند.

یاد یاران خیبری

خاکریز فرهنگی خیبری ها

خادم الشهدای سایت
گلزار لاله ها
آخرین نظرات

۵۱ مطلب توسط «لاله عاشورایی» ثبت شده است


آیا می دانید؟

  • منطقه 17 تهران کوچکترین منطقه در منطق شهری است؟
  • منطقه 17 تهران پرتراکم ترین منطقه از نظر جمعیت است؟
  • منطقه 17 تهران فقط 8 کیلومتر مربع مساحت دارد؟
  • منطقه 17 تهران در دهه 60 حدود20 هزار واحد مسکونی داشته است؟
  • منطقه 17 تهران بیش از 80 پایگاه بسیج اعزام به جبهه داشته است؟
  • منطقه 17 تهران از حدود هر 8 خانه یک شهید تقدیم نموده است؟
  • منطقه 17 تهران در زمان جنگ هر هفته 10 تشییع پیکر شهید داشته است؟
  • منطقه 17 تهران فقط در یکی از118 مدرسه اش 80 شهید دانش آموز تقدیم کرده است؟
  • منطقه 17 تهران حدود 4000 شهید گاگون کفن به این کشور تقدیم کرده است؟
  • منطقه 17 تهران بیشترین آمار شهدا را نسبت به وسعت خود در کل کشور دارد؟
به مناسبت میلاد مادر شهیدان حضرت زهرای اطهر(س)
هدیه‌‌ای که شهدا برای مادرانشان می‌گرفتند

مادر شهید مفقودالاثر «حمیدرضا مهرایی» می‌گوید: تولد حضرت زهرا(س) حمیدرضا با پول توجیبی‌اش برای من پارچه چادری خرید؛ چادر را سر کردم و پاره شده اما آن را هنوز هم یادگاری نگه داشته‌ام.

خبرگزاری فارس: هدیه‌‌ای که شهدا برای مادرانشان می‌گرفتند

به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، وقتی که قرار بود برای «مادر» هدیه‌ای بگیرند، با خواهرها و برادرها پول‌هایشان را جمع می‌کردند و می‌خریدند، از یک شاخه گل و یک جعبه شیرینی گرفته تا لباس و ظرف و ظروف و هر چیزی که مادرشان لازم داشت. آن روزها هم گذشت، این بار مادر بود که با تمام وجودش، عزیزترین‌هایش را به پروردگارش هدیه داد. در سالروز ولادت حضرت زهرا(س) و بزرگداشت روز زن، به سراغ مادران شهدا می‌رویم که امروز با یادآوری خاطره‌ای از «هدیه‌ای که شهدا برای مادر می‌گرفتند» لبخندی بر لبانشان نشست.

درس زندگی


نزدیک عملیات بود و موهای سرم بلند شده بود. باید کوتاهش می کردم. مانده بودم معطل تو آن برهوت که جز خودمان کسی نیست، سلمانی از کجا پیدا کنم. تا این که خبردار شدم که یکی از پیرمردهای گردان یک ماشین سلمانی دارد و صلواتی موها را اصلاح می کند.
رفتم سراغش. دیدم کسی زیر دستش نیست. طمع کردم و جلدی با چرب زبانی، قربان صدقه اش رفتم و نشستم زیر دستش. اما کاش نمی نشستم. چشمتان روز بد نبیند. با هر حرکت ماشین بی اختیار از زور درد از جا می پریدم. ماشین نگو تراکتور بگو! به جای بریدن مو ها، غِلفتی از ریشه و پیاز می کندشان!
از بار چهارم، هر بار که از جا می پریدم، با چشمان پر از اشک سلام می کردم. پیرمرد دو سه بار جواب سلامم را داد. اما بار آخر کفری شد و گفت:«تو چت شده سلام می کنی.یک بار سلام می کنند.»
گفتم :«راستش به پدرم سلام می کنم.»پیرمرد دست از کار کشید و با حیرت گفت:«چی؟ به پدرت سلام میکنی؟ کو پدرت؟»اشک چشمانم را گرفتم و گفتم:«هر بار که شما با ماشینتان موهایم را می کنید، پدرم جلوی چشمم میاد و من به احترام بزرگتر بودنش سلام می کنم!»
پیرمرد اول چیزی نگفت. اما بعد پس گردنی جانانه ای خرجم کرد و گفت:«بشکنه این دست که نمک ندارد...»
مجبوری نشستم و سیصد، چهارصد بار دیگر به آقاجانم سلام کردم تا کارم تمام شد.

دو دوست تصمیم گرفتند برسند به خدا ...
یکی به "مکه" رفت ...
دیگری به "فکه" ...
حاجی که از مکه برگشت روی دیوار عکس دوستش را دید ... بالای عکس نوشته بود ...

" شهید نظر میکند به وجه الله"

خلاصه گزارش تصویری مراسم “ یاد یاران خیبری”

یادواره شهدای مسجد اعظم امام خمنی(ره) – پایگاه مقاومت شهدای خیبر

۲۷بهمن۱۳۹۱

(دانلود عکس های مراسم و کلیپ “عشق اینجاست…” در انتهای پست)

آماده سازی سالن مراسم و فضا سازی

http://s3.picofile.com/file/7660829244/yadvare.jpg














































گرامی باد یاد وخاطره علمداران خاکریزهای عشق وخون وشهادت

 حماسه آفرینان هشت سال دفاع مقدس

راستی به نظرتون انجام تکلیف، دیروز(هشت سال دفاع مقدس) سخت تر بود یا امروز