یاد یاران خیبری

شهدای بسیج مسجد اعظم امام خمینی ره

یاد یاران خیبری

شهدای بسیج مسجد اعظم امام خمینی ره

یاد یاران خیبری
شهدای بسیج مسجد اعظم امام خمینی (ره)

**********************************
پایــگاه مقاومـــت بـــسیــج شــــهدای خـــیبر
حوزه251علی بن ابیطالب(ع)- منطقه 17 تهران

**********************************
از کلیــه خانــواده معـزز شـــهدا ؛ دوســــتان و هـمرزمان شهــــدای مســجد تقاضا می گـردد هـــرگـونه مـطلب؛ وصـیت نامه ؛ زنــدگی نامه؛ عــکس ؛ خاطره و ... از شهدا را از طریق بخش نظرات در اختیار سایت قرار دهند.

یاد یاران خیبری

خاکریز فرهنگی خیبری ها

خادم الشهدای سایت
گلزار لاله ها
آخرین نظرات

.

دعای فرج


نظرات  (۲۲)

سلام

الان اسم شهید سید ابوالفضل میربابایی رو سرچ میکردم که به این وبلاگ رسیدم . عکس بچه ها رو دیدم دلم هوای سالهای جنگ رو کرد .

این عکس سید رو ندیده بودم . یه اشتباهی شده . تاریخ شهادت ایشان 21 یا 22 اردیبهشت 67 هست که به اشتباه 10 مرداد 67 نوشته شده .

یه خاطره از سید ابوالفضل بگم بد نیست . روزی که داشتیم پایگاه ابوذر ثبت نام میکردیم هر جا از اسمش میپرسیدن میگفت سید ابوالفضل . اونها سید رو نمی نوشتند و ایشان اصرار میکرد که حتما سیدشو بنویسید . حتی یه بار یک نفر اعصابش هم از اینهمه اصرار خرد شد . سید ابوالفضل شدیدا به سید بودنش  افتخار میکرد . 

یاد اون شبی افتادم که چهلم شهید محسن ممی نواز بود و  حسین پاشایی  مداحی میکرد . منزل شهید بودیم . حسین شعری رو میخوند که سالها ضبط کرده بودم و گوش میدادم . حسین 11 مرداد یعنی کمتر از دو ماه بعدش شهید شد و همون  شعر رو روی قبرش نوشتند .

مطلع اون شعر اینه :

خیز شتربان که برفت قافله

ما و تو ماندیم در این مرحله

امیدوارم  شفاعتمون بکنند

پاسخ:
سلام علیکم
تاریخ شهادت اصلاح شد.
ممنون میشیم اگر خاطره یا هر نوع مطلب دیگه ای از این شهدای عزیز دارید برای ما ارسال کنید.

درو خداوند بر شما به پاس زحماتتان

همیشه از مطالب وبلاگ شما استفاده می کنیم

تشکر - خسته نباشید


شیخ مفید، عالم بزرگ شیعی و فقیه گران قدر عالم اسلام، شبی در خواب دید که حضرت فاطمه زهرا(س) با دو فرزندش حسن و حسین(ع) به نزد او آمده است و به او می گوید: «ای شیخ، آن دو را فقه بیاموز». فردا، در جلسه درس، هنوز در فکر خواب دیشب بود. زنی همراه دو فرزندش نزد او آمد و گفت: «ای شیخ آن دو را فقه بیاموز.» لبخندی از تحسین بر لب شیخ نشست.

 

آن زن، فاطمه مادر سید رضی و سید مرتضی بود؛ زنی بسیار پاکدامن و اهل عبادت. دو فرزندش سید رضی و سید مرتضی که بعدها از علمای بزرگ شیعه شدند، همواره از ایمان و خلوص مادرشان یاد می کردند تا جایی که سیدرضی، گردآورنده نهج البلاغه، می گوید: «اگر همه مادران به خوبی، پاکی و وظیفه شناسی او بودند، فرزندانشان به پدر نیازی نداشتند».
و اینگونه بودند مادران شهدای ما
یادی هم کنید از دل تنگ مادران شهید
پاسخ:

پای درد و دل هر مادر شهید که نشستیم، دست هر مادر شهیدی رو که بوسیدیم، اشک هر مادر شهیدی رو که شاهد شدیم، همشون فقط یک چیز ازمون می خواستند: به دوستاتون بگید جگرگوشه ی من رفت تا کسی چادر از سر دخترهای مردم نکشه بهشون بگید نزارن شیطون وادارشون کنه خودشون با دست خودشون ... بهشون بگید دل ما خونه شما بگید! حالا دیدی وقتی از شهدا می خوای، تو هم مثل اونا مجاهد راه خدا بشی به دلت می ندازن که چادرت...


با سلام ، خدا توفیق دهد با عمل صالح پاسدار تفکر و عظمت و عزت شهیدان و خانواده معزز شان باشیم تا ملت گرانقدر ایران اسلامی مورد رحمت الهی واقع شوند . درورد و رحمت خدا بر این خانواده شهدا و همچنینی ملت عزیز و سربلند ایران .و هدایت کند کسانی را که سر بلندی ملت ایران را نمی بینند و به اشکال مختلف به خاطر منافع گروهی و شخصی خود ، به خون شهیدان خیانت میکنند .
۳۱ فروردين ۹۲ ، ۱۸:۴۳ جامانده از قافله شهدا

نمیدونم چطوری روز قیامت باید در مقابل این عزیزان ظاهر شویم.


بعد از شهداء ما چه کرده ایم؟!!! خواهم که در این کوه غم آرام بگیرم گمنام سفر کرده و گمنام بمیرم عمریست که مرا مونس جان نام حسین است دل خواست که در سایه ی این نام بمیرم
شهدا چرا اینقدر باور نکردنی هستند؟!
شاید هم من خیلی کوچیکم خیلی از تصورم دوره همه اینا.........

اره باورش سخته...

ولی اینا حرفشون همه چیشون بوی خدا می داد ...

ان شاالله یه روزی ما هم عین اینا بشیم

از میان مؤمنان مردانی هستند که به عهد خود با خدا وفاکردند، عده ای به شهادت رسیدند و عده ای در انتظارند و هرگز عقیده خود را تبدیل نکردند.(احزاب/23)
بسم الله الرحمن الرحیم
مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَن قَتَلتُهُ فَعَلی دِیتُه وَ مَن عَلی دِیتُه وَ اَنَا دِیتُه

هرکس من را طلب می‌کند می‌یابد مرا، و کسی‌که مرا یافت، می‌شناسد مرا، و کسی‌که من را بشناسد، عاشق من می‌شود و کسی‌که عاشق من می‌شود، من عاشق او می‌شوم و کسی‌که من عاشق او بشوم، او را می‌کشم و کسی‌که من او را بکشم، خون‌بهایش بر من واجب است، پس خون‌بهای او من هستم.
۳۰ فروردين ۹۲ ، ۲۲:۳۰ نگاه مهربون خدا با منه
.سلام همیشه زنده باشید. خوش به حال شهدا آخه انتخاب میکنن چطوری خدا اونا رو ببره . من دوست دارم مثل شهید باکری از دنیا برم . آخه به نظرم کسی شهیده که همه کاراش خدایی باشه نفس کشیدن راه رفتن گریه کردن خندیدن قهر کردن آشتی کردن بخشیدن و...... حالا چه ترور بشی چه تصادف کنی چه به مرگ طبیعی بمیری اما چون واسه خدا بوده همه کارات شهیدی و شهدای ما هم همینطور بودن.
جماعتی جان دادن و جان گرفتند = شهید شدن
جماعتی جانشان را گرفتند = مردن
انتخاب با خود ماست. امیدوارم تمامی ما شیعیان شهید بشیم واسه خدا

آن مرد رفت و گفت:
« در امتداد آن پیمانِ ، باید ز جان رهید ، باید ز دل گسست»
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه ..
توجه قرآن هم به شهداست
و این یعنی رابطه دو طرفه
سلام
شهیدان را شهیدان میشناسند....
اجرکم عندالله...
.قرآن
قرآن
قرآن
در پناه قرآن باشید
سلام
خدا قوت
اگه امکان داره زندگی و وصیت نامه شهدای مسجد رو هم بزارید
پاسخ:
سلام علیکم
انشاء الله به زودی اطلاعات بیشتری برای شهدای مسجد قرار میدیم

(وَ لَا تحَْسَبنَ‏َّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتَا بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون:کسانى را که در راه خدا کشته شده‏اند مرده مپندار، بلکه زنده‏اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند) (آل عمران:169)
.آنگاه که دنیاراقفسی تنگ یافتی وپرنده وجودت رادرآزارواذیت
ازخداوند شهادت راطلب کن
آنگاه که ترنم دعایت مملوازسوزدعاگردیدوچشمانت درهجران یارمالامال از زلال اشک
ازخداوندشهادت راطلب کن
آنگاه که سراسروجودت راپاکی فراگرفت وذکرسجودت توام باتباکی گردید
ازخداوندشهادت راطلب کن
آنگاه که قلبت ازنورالهی انباشته گردیدوجانت ازنشاط وتعالی معنوی لبریز
ازخداوندشهادت راطلب کن
آنگاه که بقارادر فنا دانستی ومرگ راپلی به سوی خدا
ازخداوند شهادت راطلب کن
گفتی که ترا شوم، مدار اندیشه/دل خوش کن و بر صبر گمار اندیشه

کو صبر و چه دل ،کانچه دلش می خوانند/یک قطره خون است و هزار اندیشه
۳۰ فروردين ۹۲ ، ۲۲:۲۱ روزنامه نگار
موفق باشی
.
بنویس شهیدو بعد برو سر خط. همانجا که نخل هایش بدون سر نماز می گذارد و بیدهای مجنونش به سمت شرجی افق در اهتزازند. از این سطر به آن سطر, از این خط به آن خط, از این خاکریز به آن خاکریز. حالا دیگر این همه شهیدرا کلمه ها تشییع می کنند. اصلا این خط آخر ندارد. بدون معطلی بجای نقطه اشک هایت را بگذار و برو...!


باسلام خدمت شماهمسنگر عزیز-وب قشنگ وپرمحتوایی ترتیب دادید-اگرتمایلی به تبادل لینک دارید-ما را بانام وب سایت سیاسی مذهبی حاج محمودکریمی لینک کنید-بعد اطلاع دهیدتا شما را لینک کنم-منتظرم-یاعلی مدد

با عرض سلام و خسته نباشید ، شهیدان را فراموش نکنیم. فضای مجازی (( اسلوب شهادت )) افتخار دارد که در راه شهدا ، هر چند کم ، پیش می رود. امید است که شما نیز ما را در این راه همراهی کنید . موفقیت و سربلندی شما را از خداوند خواستاریم ،
۳۰ فروردين ۹۲ ، ۲۲:۱۶ زمینی آسمونی
سلام
منم برا شهدا مینویسم خوشحال میشم کمکم کنید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی